دختر ۲۲ساله افغان: جلوی پدرم به جرم حرف زدن با راننده تاکسیای که از آن پیاده شدم شلاق خوردم
تاریخ انتشار: ۲۱ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۸۸۶۴۷
آفتابنیوز :
مقامات محلی طالبان او را متهم کردند که با مردی که «محرم» او نبود صحبت کرده است.
«روچی کومار» و «عروج حکیمی» در گزارش ۱۰دسامبر در الجزیره نوشتند، طالبان از زمان به دست گرفتن کنترل افغانستان در اوت۲۰۲۱، محدودیتهای فزایندهای را بر زنان اعمال کرده است، از جمله تفکیک جنسیتی در دانشگاهها و مکانهای عمومی مانند ورزشگاهها.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
طالبان جمعیت زیادی را به مکانهای عمومی و استادیومها دعوت میکنند تا شاهد نمایشهای عمومی مانند مجازاتهایی همچون شلاق باشند که برگزار میکنند. روز چهارشنبه یک مرد در ملأ عام در ولایت فراه اعدام شد. «عبدالرحیم رشید» رئیس روابط مطبوعاتی در دادگاه عالی افغانستان به الجزیره گفت: «من تخمین میزنم که از زمانی که افغانستان را به دست گرفتیم، تا ۸۰نفر شلاق خوردهاند.» وی افزود: «مردان و زنان به جرمهای مختلف در کابل، لوگر، لغمان، بامیان، تخار و برخی ولایات دیگر شلاق خوردهاند.» گزارشهای مربوط به مجازاتهای عمومی در هفتههای اخیر، خاطرات حکومت خشن طالبان را در دهه۱۹۹۰ زنده کرده است، یعنی دورانی که محکومان در ملأ عام سنگسار و سر بریده میشدند.
طالبان در ابتدا وعده حقوق زنان و آزادی رسانهها را داده بودند، اما با گذشت بیش از ۱۵ماه، حاکمان جدید افغانستان از این وعدهها عقبنشینی کردند. دبیرستانهای دخترانه همچنان بسته هستند، زنان از مکانهای عمومی بیرون رانده شدهاند و رسانههای آزاد تقریبا وجود ندارند. دفتر حقوق بشر سازمان ملل متحد گفت که اعدام در فراه - اولین اعدام در ملأ عام پس از بازگشت طالبان به قدرت- «ناراحتکننده» بود و خواستار «تعلیق فوری هرگونه اعدام بیشتر» شد. اما به نظر نمیرسد که فشارهای بینالمللی باعث عقبنشینی طالبان شده باشد. «ذبیحالله مجاهد» سخنگوی طالبان، روز پنجشنبه در توییتی نوشت که این انتقاد بین المللی نشان میدهد که بیگانگان «به عقاید، قوانین و مسائل داخلی مسلمانان احترام نمیگذارند که این مداخله در امور داخلی کشورها است و محکوم است.»
مجاهد گفت: «افغانستان یک کشور اسلامی است... آنها برای اجرای قوانین و نظام اسلامی فداکاریهای زیادی کردهاند.» هیبتالله آخوندزاده، رهبر عالی طالبان در بیانیهای عمومی که در ۱۴نوامبر منتشر شد، به قضات دستور داد تا جنبههایی از تفسیر تندروانه این گروه از قوانین اسلامی را که شامل اعدام در ملأ عام، سنگسار، شلاق و قطع عضو میشود، بهطور کامل اجرا کنند.
به نوشته «کومار-حکیمی» گزارشگران الجزیره، صدف، دانشجوی حقوق اسلامی مدعی شد که او به اشتباه متهم شده و محاکمه عادلانه را رد کرده است. نام دانشگاه وی به دلایل امنیتی منتشر نشده است. او گفت: «حدود یک ماه پیش، هنگام بازگشت از دانشگاه توسط یک رهبر محلی طالبان متوقف شدم. او میخواست بداند چرا من پیشنهاد ازدواج پسرش را رد کردهام.» صدف افزود که همین مرد چندین بار نزد پدرش رفته بود. صدف میگوید: «اما ما هر بار آنها را رد کردیم، زیرا من نمیخواستم با یک طالب ازدواج کنم. به او گفتم میدانم حقوق زن در اسلام چیست. بنابراین اگر نخواهم با پسرت ازدواج کنم، هیچکس نمیتواند مرا مجبور به ازدواج کند. این او را بهشدت عصبانی کرد و شروع کرد به اینکه مرا با القاب توهینآمیز صدا کند.»
این جوان۲۲ ساله این رهبر طالبان را متهم کرد که او را بهدلیل صحبت با مردی که با او نسبت فامیلی نداشت، متهم کرده است. این مسالهای است که از سوی طالبان بهعنوان یک «جرم اخلاقی» مجازات میشود. صدف میگوید: «به آنها [قضات] گفت که مرا در حال صحبت با نامحرم دیده است. منظورش راننده تاکسی بود که من تازه از آن پیاده شده بودم.»رشید، رئیس روابط مطبوعاتی این اتهامات را رد کرد و گفت که هیچ تصمیمی از سوی دادگاهها بدون مدرک گرفته نشده است. وی گفت: «دادگاهها پروندهها را بررسی میکنند، متهم را به دادگاه تجدیدنظر معرفی میکنند و پس از اقرار یا ارائه شهود به صدور حکم میپردازند.» صدف گفت که همسایگانش سعی کردند این مقام طالب را متقاعد کنند که او [صدف] را رها کنند؛ اما بیهوده بود. یک مقام محلی طالبان بعدا به پدرش اطلاع داد که او مجرم شناخته شده است. وی وکیل نداشت و حکم در غیاب وی اعلام شد.
صدف گفت: «آنها [قضات طالبان] گفتند اگر با پسر طالب ازدواج کنم بخشیده میشوم؛ اما نپذیرفتم. ترجیح میدهم بمیرم تا ازدواج کنم. مادرم سعی کرد مرا متقاعد کند، اما پدرم کنارم ایستاد و گفت بهتر است دخترم یک بار بمیرد تا هر روز بمیرد.»شب قبل از اجرای مجازات، خانواده صدف قرآن تلاوت کردند و برای سلامتی او دعا کردند. صدف قبل از ترک مسجد محل گفت: «خواهر و برادرم را در آغوش گرفتم، مادرم را بوسیدم و از او طلب بخشش کردم و به پدرم گفتم اگر اتفاقی برای من افتاد محکم بمان و این استان را ترک کن.» همسایگان او، رهبران طالبان و از جمله کسی که او را متهم کرده بود، برای مجازات جمع شده بودند. دستور شلاق در ملأ عام صادر شد. صدف گفت: «آنها در دایرهای دور من ایستادند.
دستانم را بسته بودند و به من گفتند که جیغ نزنم؛ زیرا مردان نباید صدای زنان را بشنوند. سپس مرا شلاق زدند؛ درحالیکه پدرم در مقابل من ایستاده بود و به طالب التماس میکرد که مرا ببخشد و از آنها به خاطر جنایتی که مرتکب نشده بودم، عذرخواهی کرد.»
صدف قبل از بیهوش شدن حدود ۳۰ضربه شلاق خورد. او به یاد نمیآورد که چگونه او را به خانهاش منتقل کردند. سازمانهای حقوق بشر نگرانیهای خود را درباره افزایش وقوع شلاق در ملأ عام و سایر مجازاتهای خشونتبار در سراسر افغانستان ابراز میکنند. «سمیرا حمیدی» کنشگر افغان و فعال عفو بینالملل در آسیای جنوبی به الجزیره گفت: «شلاق زدن علنی زنان و مردان بازگشتی ظالمانه و تکاندهنده به اقدامات تندروانه طالبان است. این ممنوعیت مطلق شکنجه و سایر بدرفتاریها بر اساس قوانین بینالمللی را نقض میکند و نباید تحت هیچ شرایطی انجام شود.» برای زنان در جامعهای عمیقا مردسالار مانند افغانستان، چنین مجازاتهایی میتواند تاثیری بسیار عمیقتر از خود شلاق داشته باشد.
حمیدی گفت: «شلاق زدن زن در ملأ عام از نظر فرهنگی نیز تهدیدی مستقیم برای زندگی آنهاست.» او افزود: «این زنان نه تنها احترام اجتماعی را از دست میدهند، بلکه در برابر خشونت خانگی و بدرفتاری خانوادههای خود نیز آسیبپذیر هستند. آنها قضاوت میشوند، اخراج میشوند و حتی ممکن است جان خود را بهخاطر شرمساری خانواده و جامعه از دست بدهند.» مواردی مانند صدف نشان میدهد که حقوق زنان بهطور پیوسته در افغانستان بدتر شده است. زنان همچنان دسترسی به حقوق قانونی، سیاسی و اجتماعی را که در ۲۰سال گذشته از زمان سرنگونی طالبان در سال۲۰۰۱ تضمین کرده بودند، از دست میدهند. ریچارد بنت، گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور افغانستان، درحالیکه یافتههای خود را در ماه اکتبر به کمیته مجمع عمومی ارائه کرد، این کشور را «بدترین کشور جهان برای زن یا دختر بودن» خواند.
منبع: دنیای اقتصادمنبع: آفتاب
کلیدواژه: افغانستان شلاق زدن زنان ازدواج کنم ملأ عام
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۸۸۶۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اظهارات جنجالی دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد! / پرونده باز است
روزنامه اعتماد در مطلب خود تحت عنوان «پرونده باز است» با انتشار یک مقدمه به قلم بهاره شبانکارئیان نوشت:
* طی چند هفته گذشته خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی ادعایی مبنی بر قتل برادرش مطرح کرد. پس از این ادعا سعی کردم با خانواده این کارگردان و فیلمنامهنویس مشهور سینمای ایران صحبتی داشته باشم. همسر و خواهر مرحوم پوراحمد حاضر به گفتگو نشدند، اما دخترمرحوم حاضر شد گفتوگویی داشته باشد، آن هم پس از پیگیریهای مکرر و چندین روزهام. لازم به ذکر است که عنوان کنم این گزارش صرفا بر اساس گفتههای دخترمرحوم کیومرث پوراحمد تنظیم شده است و انتشار آن از سوی روزنامه به معنای تایید یا رد صحبتهای مصاحبهشونده نخواهد بود. همچنین در مورد عنوان این گزارش نیز لازم میدانم توضیح دهم که «پرونده باز است» نام آخرین فیلمی است که به کارگردانی و نویسندگی کیومرث پوراحمد ساخته شده و موضوع آن برگرفته از پروندهای جنایی و پرحاشیه در دهه ۸۰ است.
در ادامه این مطلب آمده است:
* «ما مطمئن هستیم و میدانیم پدرم خودکشی نکرده است. پدرم قرار بود برای تدوین فیلم «پرونده باز است» به تهران برگردد و برای آینده برنامه داشت.» اینها بخشی از صحبتهای دختر کیومرث پوراحمد برای «اعتماد» است. او مدعی است پدرشان خودکشی نکرده است....
* و این در حالی است که تصویری از حلقآویز شدن این کارگردان سینما نیز نشان میدهد؛ آثار جراحت روی دو دست او وجود داشته است. همچنین اطلاعات جدیدی به تازگی در مورد ثبت شکایت خانواده شنیده شده که «اعتماد» آن را صد درصد تایید نمیکند، اما این اطلاعات حاکی از آن است که خانواده پوراحمد شکایتی با موضوع مرگ مشکوک مرحوم پوراحمد ثبت کردند. ۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ اخباری ضد و نقیض در رسانهها و مجلات هنری منتشر شد. ابتدا برخی رسانهها نوشتند؛ کیومرث پوراحمد، کارگردان و فیلمنامهنویس مشهورایرانی در ویلایی در بندر انزلی بر اثر ایست قلبی درگذشت، اما ساعاتی بعد یک مجله هنری دلیل مرگ کیومرث پوراحمد را خودکشی اعلام کرد.
* مرکز اطلاعرسانی پلیس نیز در اطلاعیهای در مورد مرگ کیومرث پوراحمد اعلام کرد: «در پی اعلام یک فقره خبر فوت مشکوک فردی سالخورده در دهکده ساحلی بندر انزلی به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ موضوع در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی شهرستان بندر انزلی قرار گرفت. با توجه به اهمیت رخداد، پلیس آگاهی برای بررسی صحت و سقم موضوع در محل حادثه حضور پیدا کردند که با جسد بیجان کارگردان نام آشنای کشورمان کیومرث پوراحمد مواجه شدند. یافتههای پلیس حاکی از آن است که در کنار جسد مرحوم پوراحمد نوشتهای کشف شده است که متاسفانه حکایت از اقدام او به خودکشی دارد.»
* با این حال و با گذشت یکسال از این ماجرا در فروردین ماه ۱۴۰۳، توران پوراحمد؛ خواهر کیومرث پوراحمد در فضای مجازی اعلام کرد که برادر او به قتل رسیده وآثار جراحت بر بدن او مشهود بوده است. پس از اظهارات خواهر کیومرث پوراحمد «اعتماد» سعی کرد با یکی از اعضای خانواده پوراحمد گفتوگویی داشته باشد.
دختر کیومرث پوراحمد در مورد روز حادثه میگوید:
* «پدرم اکثرا هر چند وقت یک بار از شخصی که در شمال میشناخت ویلا اجاره میکرد و به شمال میرفت، چون میخواست بنویسد و خلوت کند. معمولا هم تنها به آنجا میرفت؛ یعنی اولینبار نبود که تنها به شمال رفته بود. قرار بود به تهران برگردد، چون قرارهای مختلف داشت، اما ناگهان آن اتفاق افتاد؛ روز حادثه صاحب ویلا به آنجا رفت و با آن صحنه روبهرو شد و به پلیس اطلاع داد. همه خانواده هر کدام به نوع خودمان بر این موضوع تاکید داریم که پدرمان شمال نرفت که خودش را بکشد.»
* (در پاسخ به اینکه آیا مرحوم قبل از مرگشان پیگیر فیلم «پرونده باز است» بوده): «فیلم «پرونده بازاست»، هنوز تمام نشده بود و تدوین آن مانده بود. همان موقع که پدرم شمال بود با او صحبت کردم و او به من گفت میخواهد به تهران برود تا بخشی از موزیکها و مونتاژ فیلم «پرونده باز است» را تغییر دهد. قرارهای مختلف داشت. به این موضوع نیز در یک استوری که مصادف با چهلم پدرم میشد، اشاره کردم و از تلفنها و پیامهایی که مربوط به همین قرارهای کاری میشد، مطلبی نوشتم. یعنی پدرم برای آینده برنامه داشت حتی قرار بود به زاهدان برود و خواهرش را ببیند. قبل از حادثه با خواهرش و شوهرخواهرش صحبت کرده بود و قرار بود به زاهدان سفر کند. خلاصه هزار برنامه داشت و با چندین نفر قرار کاری گذاشته بود. کتابهایش در مرحله چاپ بود و قرار بود نشریه مهری که داخل لندن است کتابهای او را به چاپ برساند، اما ناشر نشریه مهری آدم فرصتطلبی بود و ما نمیدانیم پدرم با این آقا قرارداد داشته یا نداشته؟ وکیلی که در ایران میشناختیم، توانست پیگیر این موضوع باشد.
* به هر حال پدرم باید در چاپ این کتابها سهیم بوده باشد، اما خب دست کسی به ناشر داخل لندن نمیرسد، چون ایران نیست. حتی ما تلفنی با آن ناشر صحبت کردیم و قرار بود قراردادها را برایمان ارسال کند، اما تا الان هیچی برای ما ارسال نکرده است. غیر از یک کتاب که به چاپ رسید و پدرم آن را در سفری که داشت برای من آورد، گفته بود کتابهای دیگر هم برای چاپ دارد، اما کتابها تمام نشد و مرحله نهایی را رد نکرده بود. پدرم وسواس شدیدی به تمام کارهایش داشت. در هر صورت میخواهم این را بگویم که پدرم کلی پروژه داشت که میخواست آنها را به اتمام برساند. فیلم آخر او یعنی «پرونده باز است»، هم فیلم پدرم هست و هم نیست، چون تهیهکننده برخی سکانسها را حذف کرد و تغییر داد.»
* دختر کیومرث پوراحمد در مورد ادعای عمه خود در فضای مجازی مبنی بر قتل پدرش نیز میگوید: «عمهام هر چه نوشته درست است، اما در مورد رسیدگی به پرونده و جزییات پرونده فعلا اصلا صحبت نخواهیم کرد تا زمان مناسب آن فرا برسد، اما این را بگویم که پدرم میدانست چه بلایی میخواهد سرش بیاید، ولی اینکه خودش را کشته باشد به هیچوجه درست نیست.» ....
* ۱۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ فلاح میری، دادستان مرکز گیلان در رابطه با نامه کشف شده در محل فوت کیومرث پوراحمد و خبر فوت او اعلام کرد: «نوشتهای که همراه مرحوم پوراحمد کشف شده، نوشتهای کاملا شخصی، خصوصی و خانوادگی است. مرحوم در انتهای نامه تاکید کرده غیر از خانوادهاش کسی از محتوای نامه باخبر نشود و با توجه به اینکه خانواده مرحوم از محتوای نامه مطلع هستند در صورت صلاحدید محتوای آن را منتشر خواهند کرد. همچنین به محض دریافت گزارش، بازپرس ویژه قتل در محل حاضر شد و با بررسیهای اولیه نظر برخودکشی این کارگردان سینما داشت که واکاوی جزییات، مستلزم رسیدگی دقیق قضایی است. جسد به پزشکی قانونی انتقال داده شد تا علت تامه مرگ بررسی شود و خبر تکمیلی متعاقبا اطلاعرسانی میشود.»
* این در حالی است که تاکنون و با گذشت یکسال هنوزخبر تکمیلی مربوط به علت تامه مرگ از سوی ضابطان و مراجع قضایی منتشر نشده است.
* ۳۰ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲؛ چهلمین روز درگذشت کیومرث پوراحمد، اکثر خبرگزاریها از جمله اطلاعات آنلاین به یادداشتی در صفحه اینستاگرامی دختر کیومرث پوراحمد اشاره کرد و نوشت: «چهلم شد. چهل روز گذشت از آن روزی که دنیای ما برای همیشه عوض شد. این انسان عاشق ایران بود. عاشق ایران و مردمش بود. از آنها الهام میگرفت و در عوض عشقش را توی آثارش تقدیم میکرد به مردم پاک و مهربان ایران زمین. همه صحبتها، مسیجها و ویسهای پدرم در ساعتهای آخر زندگی شاد و پر از امید بود. در طول دو، سه ساعت تصمیم میگیره به زندگی خودش خاتمه بده؟ خودش را با دست و بدن زخمی، کبود و آسیبدیده حلقآویز کنه؟ ما را که باکی نیست، زمین گرده و خدا بزرگ و مهربون و همیشه هم باهامون.»
* پگاه پوراحمد در آخر تاکید کرد: «پرونده باز است.» ...
tags # سینما سایر اخبار اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غولپیکری که توسط انسانها به وجود آمد! اتفاق عجیب که همزمان با انقراض دایناسورها در زمین رخ داد! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟